«اِنَّ الَّذِین یَتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَ اَقَامُوا الصَّلَوةَ وَ أنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّا وَ عَلاَنِتَهً یَرجُونَ تِجَارَةً لَّنْ تَبُورَ»
کسانى که کتاب الهى را تلاوت مىکنند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به آنها روزى دادهایم، پنهان و آشکار انفاق مىکنند، تجارت پر سودى را امید دارند که نابودى و کساد در آن نیست.
تلاوت به معنى قرائت و سرسرى خواندن خالى از تفکر و اندیشه نیست، بلکه باید
سرچشمه فکر باشد.
فکرى که سرچشمه عمل صالح گردد، عملى که از یکسو انسان را به خدا پیوندد دهد، که مظهر آن نماز است و از سوى دیگر به خلق خدا پیوند دهد، که مظهر آن انفاق است.
اقامه نماز به معناى تداوم در به جا آوردن آن و محافظت از ترک نشدن آن است، اگر این محافظت را به عمل آورند، تجارتى پر سود و بدون کساد خواهند داشت.
نماز حس مسؤولیت را تقویت مىکند
نماز حس مسئولیت پرهیزکارى، خدا ترسى و حقشناسى را در انسان زنده و تقویت مىکند، او را به یاد خدا و دادگاه عدل او مىاندازد، گرد و غبار خود پسندى و خودپرستى را از صفحه دل او مىشوید و او را از جهان محدود و آلوده دنیا به جهان ماوراء طبیعت به عالم پاکی ها و نیکی ها متوجه مىسازد و او را از تقلید کورکورانه از نیاکان و انواع گناهان باز مىدارد.
قرآن کریم از قول بنى اسرائیل مىفرماید:
«قَالُوا یَا شُعَیْبُ اَصَلَواتُکَ تَأمُرُکَ أنْ نِتْرُکَ مَا یَعْبُدُ أَبَاؤُنَا(1)» گفتند اى شعیب آیا نمازت تو را دستور مىدهد، که ما آنچه را پدرانمان مىپرستیدند، ترک گوئیم.
در واقع بنىاسرائیل، تمام دین خدا را که حضرت شعیب به آنها ارائه مىکرد، در قالب نماز او به وضوح، آشکار مىدیدند.
1- سوره هود آیه 87.